وصف حال کنکوری ها!!!!!
دوشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۳، ۰۹:۴۲ ب.ظ
اکسید گشت و سوختیم
بس که فیزیک و شیمی آموختیم
هی اسیث و باز دعوا میکنند
خاک عالم بر سر ما میکنند
درس چون در مغز داغم میرود
می شود فرار و فوری می پرد
بار سنگین فلز لج کرده است
هرم ذهن مرا کج کرده است
روز و شب معلومو مجهول میکنم
ذهن خود این گونه مشغول می کنم
این مسایل که فیزیک برهم زده
مرکز ثقل مرا بر هم زده
جبر و مجهولات آن درد است درد
چهره ام از دست جبر زرد است زرد
گه گله از دست تانژانت میکنم
گه شکایت ازکتانژانت میکنم
گر بخوانی بیست بار این زیست را
ای دریغ هرگز نبینی بیست را
از زبان خارجه آشفته ام
در سر, زنگ زبان من خفته ام
قلبم از جغرافیا غمگین شده
بس که کوه دارد دلم سنگین شده
الغرض ای دوستان من خسته ام
در کلاس چون مرغی پر شکسته ام
۹۳/۰۶/۱۷